محمود، آقای میانسالی بود که پس از بازنشستگی از سه سال قبل، دچار کم خوابی، کم اشتهایی، سردرد، کج خلقی و زود عصبانی شدن و مشکلات تمرکز وحافظه شده بود.
سوزش و درد معده و مشکلات گوارشی بعد غذا، باعث شده بود دو نوبت اندوسکوپیشود و دودوره درمان زخم وعفونت معده انجام داده بود اما مجددا عود علایم را داشت.
یبوست هم به مشکلات محمود اضافه شده بود، در حال درمان هموروئید (بواسیر) بود و کولونوسکوپی هم شده بود.
در این شرایط حوصله معاشرت با دوستان قدیمی و خانواده را نداشت، ورزش را کنار گذاشته بود و اغلب روز را ناامید، بی رمق و دلمرده دراز میکشید و این اواخر، حتی انگیزه و حوصله رسیدگی به بهداشت فردی اش را نیز نداشت.
دیوان های شعر و کتابهای مورد علاقه اش خاک میخوردند و روز وشبهایی سرشار از بیهودگی و پوچی داشت.
در جلسه اول درمان، با اشک درچشم و بغض درگلو، از روزهای سخت این سه سال گفت.
🔴با شروع درمان، مشکلات خواب و اشتها رفع شد؛
🔵بی لذتی رفع شد و خلق رو به بهبود رفت؛
🟣مشکلات گوارشی ناپدید شدند؛
🟠سردرد و کمبود انرژی بهبود یافت؛
🟢محمود مجددا برنامه مرتب رسیدگی به تغذیه و بهداشت فردی را از سرگرفت؛
🟤شعر وکتاب خوانی مجددا برقرارشد و به جمع دوستان وخانواده برگشت.
🟥ایشان یکی از منظم ترین بیماران من است و نتایج عالی درمانی به اجرای دقیق برنامه درمان با صبر وحوصله ومصرف داروها طبق تجویز بدون قطع و وصل درمان و مراجعه سر ویزیتهای تعیین شده مربوط بوده است.
🟩محمود در پایان هرویزیت، دوسه بیت شعر برای تشکر از من میخواند و این موضوع علاوه بر خرسندی از قدرشناسی وی، به من نشان میدهد که روحیه ایشان طوری خوب شده است که ذوق ادبی و تمرکز سابقش باز گشته است و باز خوشحالتر میشوم.
🟧درمان محمود ۳ ماه است آغاز شده و او مصمم است تا انتها درمان را ادامه دهد.